دَرّرود شهری است در ۲۰ کیلومتری نیشابور همجوار قدمگاه که در مسیر جاده مشهد-نیشابور واقع شده است. درود در دامنه جنوبی رشتهکوههای بینالود قرار گرفته است که این رشته کوه حایل این شهر با جاغرق مشهد میباشد.در روزهای تعطیل درود پذیرای مسافران و خانواده هایی از شهرهای همجوار (مشهد و نیشابور) است که برای گذران وقت در دامن طبیعت به این منطقه خوش آب و هوا پناه آورده اند.آب و هوای درود تابع آب و هوای عمومی منطقه بینالود میباشد. تابستان ها گرم و زمستان ها سرد و خشک میباشد. میزان بارش باران و برف به مقدار قابل توجهی بیشتر از مشهد ولی تا حدودی کمتر از جاغرق میباشد. به غیر از منطقه ایی که رود درود از آن میگذرد و نیز مناطق زیر کشت پوشش گیاهی درود عموماً لخت میباشد.محصولات عمده این شهر-روستا (بیشتر مصرف داخلی) عبارتند از: انگور، آلو، آلبالو و گیلاس، گندم و جو، زرشک و غیره.مناطق مختلف درود عبارتند از: شهر (شامل بالاده و پایین ده)، مهمانسرا، نرم پا (محل عبور رودخانه درود)، استمن، سماقزار، حوض شیطان، قدرت آباد، جعفر آباد و غیره.شغل بیشتر مردم درود کشاورزی و دامداری است. کوه سماقزار درود پوشیده از درختچههای سماق است که بصورت طبیعی روییده اند. این کوه همیشهسرسبز میباشد.در سالهای اخیر یک پیست چتربازی و کایتسواری در دررود ایجاد گشته است در سالهای اخیر مهاجرت بی رویه جوانان درود به شهر مشهد رونق کشاورزی درود را کم کرده است. فامیل بیشتر اهالی درود، درودی، حسینی و موسوی میباشد
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
داستان | 3 | 93 | queen |
Avril Lavigne | 6 | 191 | queen |
Enriqe | 9 | 189 | queen |
نفر قبلیتو چقدر دوست داری؟ | 2 | 96 | queen |
سفره آرایی | 0 | 57 | malakeye-sharghi |
دانلود جدیدترین موزیک های ایرانی | 8 | 81 | malakeye-sharghi |
دانلود جدیدترین موزیک های خارجی | 7 | 146 | malakeye-sharghi |
کاریکاتور روز | 3 | 110 | malakeye-sharghi |
عکس برگزیده روز | 1 | 85 | malakeye-sharghi |
یک مربی شجاع که خرس های قطبی را آموزش می دهد . | 0 | 70 | malakeye-sharghi |
آبادان | 0 | 78 | malakeye-sharghi |
نمایش احساسات با تصویر | 3 | 78 | malakeye-sharghi |
مصاحبه جنجالی با گروه بروبکس ! | 0 | 40 | malakeye-sharghi |
تصاویر زیبا وحالب از انعکاس ها | 0 | 60 | malakeye-sharghi |
نمایشگاه موزه خودرو های تاریخی ایران | 0 | 72 | malakeye-sharghi |
جشن تولد دوقلوهای 100 ساله جهان در بلژیک | 0 | 56 | malakeye-sharghi |
گورستان تاریخی روستای سفیدچاه (دامغان) | 0 | 55 | malakeye-sharghi |
فصل تابستان | 6 | 127 | malakeye-sharghi |
اینجا احساساتتونو با شعر بیان کنید | 0 | 57 | malakeye-sharghi |
تنها با خدا... | 6 | 138 | arsalan |
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
مراقب افکارت باش که گفتارت میشود
مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود
مراقب رفتارت باش که عادتت میشود
مراقب عادتت باش که شخصیتت میشود
مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت میشود
پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.
پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.
وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.
فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟
شوهر فقط گفت: "عزیزم دوستت دارم!"
عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت. بعلاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد. هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.
گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم. در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟ داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.
اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.
حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.
مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر
اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن
هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی داني.
یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است .
هیچوقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است . خودش این را می داند.
از صمیم قلب عشق بورز .ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.
در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن.
وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟"
هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.
هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن.
وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.
هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور.
راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.
هیچوقت از بازار کهنه فروشها وسیله برقی نخر.
شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.
سعی کن از آن افرادی نباشی که می گویند : " آماده، هدف، آتش "
هر وقت فرصت کردی دست فرزندانت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که او اجازه این کار را به تو نخواهد داد.
چتری با رنگ روشن بخر. پیدا کردنش در میان چتر های مشکی آسان است و به روزهای غمگین بارانی شادی و نشاط می بخشد.
وقتی کت و شلوار تیره به تن داری شیرینی شکری نخور.
هیچوقت در محل کار درمورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.
وقتی در راه مسافرت، هنگام ناهار به شهری می رسی رستورانی را که در میدان شهر است انتخاب کن.
در حمام آواز بخوان.
در روز تولدت درختی بکار.
طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.
بچه ها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.
فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتن شان ناراحت نمی شوی.
ساعتت را پنج دقیقه جلوتر تنظیم کن.
هنگام بازی با بچه ها بگذار تا آنها برنده شوند.
شیر کم چرب بنوش.
هرگز در هنگام گرسنگی به خرید مواد غذایی نرو. اضافه بر احتیاج خرید خواهی کرد.
فروتن باش، پیش از آنکه تو به دنیا بیایی خیلی از کارها انجام شده بود.
از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترس.
فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند
ایران دروّدیایران دروّدی متولد شهریور ۱۳۱۵ در شهر مشهد است. پدرش در رشته معماری در مسکو تحصیل کرده بود و به هنر، به ویژه نقاشی علاقه خاصی داشت. دیوارهای خانه با آثار نقاشی که پدر از روسیه با خود به ایران آورده بود، پوشانده شده بود و بدین ترتیب از همان دوران کودکی چشمان ایران با پردههای نقاشی خو گرفت.
در یک سالگی بهخاطر شغل پدر به همراه مادر و خواهرش به هامبورگ رفت که همزمان بود با شروع قدرت گرفتن نازیها در آلمان. با برافروخته شدن آتش جنگ در اروپا و تشدید آن، ایران به همراه خانواده قصد بازگشت به وطن کردند. خاطرات این جنگ، صدای مهیب هواپیماهای بمبافکن و انفجارهای ناگهانی، خاطرات تلخ فرار از اروپا به سمت ایران و... اثرات شومی را بر ذهن او باقی گذاشت. پس از بازگشت نیز به علت گسترش دامنه جنگ و حضور سربازان روسی در ایران، آرامش بازنگشت و پدر به خاطر فعالیتهای تجارتی که با آلمان داشت دستگیر و تبعید شد ولی پیش از آن، ایران و مادر و خواهرش را به باغ اجدادی در روستای شاندیز منتقل کرد و آنها به مدت شش ماه در آن باغ محبوس بودند؛ باغی زیبا و دلانگیز که به سبب قصههای عجیب و ترسناک زن باغبان و قبرستان مجاور آن، تبدیل به «باغ ترس» شد. تاثیرات اقامت در این باغ در ضمیر ناخودآگاه ایران باقی ماند و اثرات آن هنوز در نقاشیهایش وجود دارند. ایران دروّدی معتقد است که اساس تفکر ذهنی و نحوه نگرشش به نقاشی به واسطه اولین رویارویی با طبیعت، در این باغ شکل گرفت. برقراری آرامش نسبی و بازگشت به مشهد همزمان بود با اولین رویارویی ایرانِ درودّی با اجتماع، یعنی حضور او در مدرسه. اما به علت تاثیرات سالهای جنگ و خاطرات «باغ ترس»، ایران هیچ اشتیاقی برای آموختن نداشت و قادر به برقراری ارتباط با درس و مدرسه نبود. پس از مهاجرت به تهران، بیماری شدیدی بینایی او را به خطر انداخت که به گفته او: «نابینایی دردناکترین و هولناکترین حسی بود که تا آن زمان تجربه کرده بودم. »این نابینایی موقتی اثرات مهمی بر ایران گذاشت. هر چند که نه تنها این بیماری او را بیرمق نکرد بلکه گویی او به یکباره از کابوسی بیدار شد، غبار خاطرات سخت و تلخ به کنار رفت و بهتزدگی و ترس چندین ساله جای خود را به نگرش جدید به جهان پیرامون و توجه به جلوههای چشمنوازش داد و شوق زیستن، آموختن و نگاه کردن را در او زنده کرد و انگیزه نقاشی از همین زمان در درونش جوانه زد.
ایران برای سه سال به کلاس نقاشی رفت و رفته رفته مهارت او در نقاشی آشکار شد. پس از گرفتن دیپلم (۱۳۳۳) برای تحصیل در رشته نقاشی راهی بوزار- مدرسه عالی هنرهای زیبا- پاریس شد. نخستین برخورد او با فضای فرهنگی و هنری فرانسه غیرقابل پیشبینی بود. او در بدو ورود متوجه شد هر آنچه به عنوان نقاشی در ایران آموخته اشتباه بوده است و باید نقاشی را از صفر شروع کند. او فکر میکرد تحصیل در بوزار در جهت پیشرفت او در تکنیک نقاشی است ولی به تدریج متوجه شد که از مفهوم نقاشی هنوز هیچ نمیداند و شناختی از تحولات نقاشی ندارد. ولی با قرارگیری در این فضا و درک آن، بهتر دید برای جبران کمبودهای خود به کلاسهای شبانه طراحی و بازدید از موزه ها و مطالعه آثار نقاشان و البته مطالعه تاریخ هنر بپردازد.
با این وجود، نقاشیهای او در دورههای تحصیل در پاریس از تجربیات نقاشان پست امپرسیونیست فراتر نرفت، اما تا حدودی نیز گرایشهای اکسپرسیونیستی پیدا کرد. پس از این دوره ایران برای یک سال به ایران بازگشت (۱۳۳۸) و شروع به مطالعه تاریخ هنر ایران کرد و نمایشگاهی نیز از آثارش برپا کرد. در مجموعه آثار این نمایشگاه مناظر طبیعی و گلها و چشمانداز بامهای شهر با غلبه رنگ قرمز و ترکیباتش، جلب نظر میکرد. جواد مجابی- هنرمند و منتقد هنری که در مورد آثار ایران دروّدی بسیار نوشته است- این دوره از آثار ایران را دوره اول میداند؛ دوره تجربهآموزی از شیوهها و راهکارهای استادان حرفه نقاشی؛ دورهای که مجابی معتقد است: «دانش نظری ایران دروّدی با تجربههای پیگیر نقاشی، سفر، مشاهده و تامل درمیآمیزد». پس از این نمایشگاه، ایران دوباره به اروپا بازگشت. تجربیات و مطالعات گسترده خود را آغاز کرد و طی جستوجوهایش به تدریج به زبان و بیان خاص خود در نقاشی دست یافت. او اساس نقاشیاش را بر ریشهیابی هویت فرهنگی خود قرار داد و برای این منظور سه عنصر اصلی «نور»، «حرکت» و «زمان» را مرحله به مرحله به کار گرفت و در نهایت «نور»را به عنوان هدف اصلیاش انتخاب کرد تا بدین وسیله به پندارهای فرهنگ ایران نزدیکتر شود. سالهای دهه ۵۰، سالهای پرکاری برای ایران است؛ نقدنویسی، ساخت برنامههای تلویزیونی، برگزاری مداوم نمایشگاههای نقاشی در شهرهای ایران و سایر کشورها. این دوره از آثار دروّدی از طرف جواد مجابی به عنوان دوره دوم کاری ایران معرفی میشود؛ دورهای که نقاشیهای ایران با عناصر خاصی آراسته میشوند که این عناصر بعدها به نقشمایههای اصلی کار او تبدیل شدند. گرایش ایران به آثار سوررئالیستی سبب تحول دیدگاه او نسبت به واقعیت میشود و با حال و هوای سوررئالیستی پیدا کردن نقاشیهایش، رفته رفته از تکنیک ناتورالیستی نیز فاصله میگیرد و آثار با ناهمزمان و ناهممکان شدن اشیا و تجسم مکانهای بیوجود که در هالهای از مه و غبار قرار گرفتهاند، خلق میشوند. در آثار این دوره همان تفکر سوررئالیستی یعنی آمیزش تخیل و واقعیت برای دستیابی به واقعیتی برتر از واقعیت تحقق مییابد، اما همواره با تاثیرپذیری از شرایط زمانه، ویژگیها و تحولات خاص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۵۰، نشانهها و تصویرهایی منطبق با محیط را وارد نقاشیها میکند.
در این آثار «سقوط ارزشهای انسانی، زوال تمدن کهن، قلب خونین و آماس کرده زمین پدری، صف ممتد صلیبها و دارها و...» به نمایش گذاشته میشود، البته بدون القای حس ناامیدی به مخاطب؛ حضور گلها، نورها و بلورها در آسمان و زمین در کنار این زشتیها و پلیدیها، روزنههای امید و پایداری را در روح انسان بیدار میکند. ایران در فاصله سالهای ۱۳۵۷ که آخرین نمایشگاهش را تا قبل از انقلاب برگزار میکند، تا سال ۱۳۷۱ سالهای سخت و پرمصیبتی را گذراند. مرگ همسر، پدر، عمو که همگی از بهترین حامیان او بودند و البته جنگ سهمگین ایران و عراق از دلایلی بود که این سالها را سراسر غم و ناراحتی کرد. در این زمان پس از بازگشت از نمایشگاه مقر سازمان ملل به پاریس، شروع به نگاشتن کتاب «در فاصله دو نقطه. . . !» کرد که سه سال بعد در ایران هم منتشر شد. آثار این سالها که جواد مجابی آنها را دوره سوم میداند، دوره بلور و یخبندان است. یخبندانی ناشی از فاجعههای شخصی و عمومی چون بمباران شهرهای ایران و کشتار ناشی از آن؛ اینجا دیگر رویا و تخیل سوررئالیستی جای خود را به بیداری اکسپرسیونیستی میدهد. هرچیز بار حسی و عاطفی افراطی به خود میگیرد. رنگمایههای گرم قرمز دوران قبل به رنگمایههای سرد و آبی این دوره تبدیل میشود. «انباشتهشدن فضا نه از ابر که از یخپارهها، حرکت فراگیر انجماد بر معماری دورنما و مناظر شهری و معبرها، نشانگر سلطه سرمای درونی است که همسو با فضای زمستانی بیرون، نوعی یخبندان شب قطبی را پیش نظر میآورد، اگرچه هنوز هم نور مهگرفتهای در کار عبور از افق است». پس از این دوره سرد و یخ از سال ۱۳۶۶ فعالیت گسترده و مستمر ایران آغاز میشود. در دوره چهارم آثار ایران، بار دیگر شاهد غلبه حیات و شیرینی زندگی بر سایه مرگ هستیم. نور، باز به آثار برمیگردد و در صحنه پایکوبی میکند. به تدریج ترکیببندیهای تیره و سرد و موتیفهای تزئینی کنار میروند. منظرهها هرچه خلاصهتر و پرنورتر میشوند. تحول مهم این دوره حرکت هرچه بیشتر از نقاشی فیگوراتیو به سمت فرمهای آبستره است؛ تلاش برای نمایش اکسپرسیون حرکت نور، رنگ و زمان برای انتقال حس نقاشی به مخاطب. در این دوره نهایی، ایران دروّدی به بنیادهای اصلی فرهنگ ایران که ستایش نور و عشق تابناک است، دست مییابد.
این نور در نقاشیهای اولیه او اساسا عنصر غالب نیست و در بسیاری از آثار به عنوان نیرویی درگیر با ترکیببندی برای رها کردن خویش است. اما در این مرحله آگاهی شهودی نقاش بر فرهنگ سرزمین خود سبب میشود که پیروزی نهایی از آن نور باشد. ایران دروّدی میگوید: «نگاه من به انسان و ارزشهای اوست و رسیدن به نور، این همان مفهوم فرهنگ عرفانی است که در تاریخ و فرهنگ ما حضوری چند هزار ساله دارد، در نگاهم به هستی و معنا دادن به آن تحت تاثیر دیدگاههایی مثل دیدگاه شعرای بزرگمان حافظ و مولانا هستم. برای بهتر نشان دادن این حس عناصر نور و بلور را به کار میگیرم. » «در نقاشی به دنبال بلوری هستم که در تراشهای شفاف آن تابش نوری را که سهم هستی کوچک من است، با تلالو رنگها تکثیر کنم. شاید لحظهای آن بلور چند تراش را بشکنم و تکه پارههایی از آن را برای کسانی که عشق را میشناسند هدیه ببرم. اگر روزی نور را در رنگ سفید به اسارت قلممو درآورم و آن را در نقاشیهایم رها کنم، آسمانی را نقاشی خواهم کرد که دیگر آسمان نیست، اما پرواز است...»
روزنامه کارگزاران
forum.parsiking.com/showthread.php?t=26213
واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته میشود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده ۳ هـ. ق، بر قبور ائمه و اولیاء و رجال اطلاق میشدهاست، چنان که در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه (آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشتهاست. علی بن موسی الرضا پس از قتل به دست مأمون عباسی در سال ۲۰۲ هـ. ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهدالرضا» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد کوچ داده شدند؛ و به مرور زمان نام مشهد بر این شهر ماندگار شد.گفتنی است که نام مشهد اولین بار توسط سلطان محمود غزنوی به این شهر داده شد.
برداسكن از بخشهاي سابق استان خراسان است كه در سالهاي اخير به شهرستان تبديل شده است .
تايباد
اين شهرستان از دو بخش جلگه اي و كوهستاني تشكيل شده است . آب و هواي تابياد بياباني و نيمه خشك و در بخش جنوبي زمستان هاي سرد و تابستان هاي معتدل دارد . وجه تسميه تابياد را به مفاهيم پاكان و مردان نيكو نسبت مي دهند . آثار مهم تاريخي و مذهبي اين شهرستان عبارتند از:
• برج يا مناره كرات
• آرامگاه خواجه عبدالله ، مولانازين الدين ابوبكر و شاهزاده قاسم
• مساجد غياثيه شاهرخ و مولانا
تربت جام
شهرستان تربت جام تا تهران 996 كيلومتر فاصله دارد . تربت جام در دشت واقع شده و داراي آب و هواي معتدل كوهستاني است . نام كنوني اين شهر به مناسبت مدفت شيخ جام ، يكي از عرفاي قرن پنجم هجري ، تربت جام نهاده شده است . آثار تاريخي به جا مانده در اينشهر به قرون هشتم و نهم هجري تعلق دارد . آثار مهم تاريخي اين شهرستان عبارتند از :
• آرامگاه هاي ميرغياث الدين ، شاه قاسم انوار و خواجه عزيز الله
• مجموعه تربت شيخ جام و خانقاه شيخ الاسلام
تربت حيدريه
شهرستان تربت حيدريه در 1005 كيلومتري تهران و در يك منطقه كوهستاني در دامنه كوه قرار گرفته و داراي آ ب و هواي گوناگون درنواحي مختلف است. اين شهرستان در گذشته " زاوه " نام داشت . بنا به روايتي حيدر – عارف معروف – در آنجا زندگي مي كرد اين تغيير نام آن از "زاوه " به تربت حيدريه مرتبط است . ُآثار مهم طبيعي ، تاريخي و مذهبي اين شهرستان عبارتند از:
• آتشكده بازه هور
• رباط سفيد
• مزارهاي قطب الدين حيدر ، شيخ حيدر ، شيخ ابوالقاسم و شاه سنجان
چناران
شهرستان چناران در ميان ارتفاعات بينالود در جنوب و كوه هاي رادكان در شمال واقع شده است . اين شهرستان آب و هواي سرد و كوهستاني دارد. اين شهرستان آب و هواي سرد و كوهستاني دارد . تاريخ اين شهر با تاريخ مشهد در آميخته است .
• برج تاريخي رادكان مهمترين اثر باستاني اين شهرستان است .
خواف و رشتخوار
خواف يكي از شهرهاي استان خراسان است . نماي طبيعي اين شهرستان را جلگه و كوه تشكيل مي دهد . دشت خواف در معرض وزش بادهاي 120 روزه سيستان قراردارد . تاريخ اين شهر با ترايخ تربت حيدريه درهم آميخته است . از آثار باستاني مهم شهر خواف مي توان به مسجد ملك زوزن در دشت خواف و مسجد گنبد در سنگان اشاره كرد . اثار باقي مانده در خواف به قرن هفتم هجري تعلق دارند.
خليل آباد
خليل آباد از بخشهاي سابق استان خراسان بود كه نيز در سالهاي اخير به شهرستان تبديل شده است .
درگز
شهرستان درگز تا تهران 910 كيلومتر فاصله دارد . شهر درگز به علت محصور بودن بين كوه ها و تپه هاي مجاور و ارتفاع كم از سطح دريا ،داراي آب و هواي نسبتا گرمسيري است . درگز به علت مجاورت با مرز ايران و جمهوري تركمنستان از اهميت سياسي و نظامي خاصي برخوردار است . بيشتر آثار تاريخي اين شهر به دوره افشاريه تعلق دارد . درگز امروز شهري اباد است . مسجد نادري (كبود گنبد ) مهم ترين اثر مذهبي اين شهرستان به شمار مي رود . كلات نادري آثار متعدد تاريخي دارد و از نواحي قابل بازديد استان خراسان به شمار ميرود .
سبزواز
شهرستان سبزوار تا تهران 654 كيلومتر فاصله دارد .سبزوار از دو قسمت جلگه اي و كوهستاني تشكيل شده است . آب و هواي آن در نواحي جلگه اي گرم و در نواحي كوهستاني معتدل است.آثار مهم اين شهرستان عبارتند از:
• مناره خسرو گرد ، مدارس فصيحيه ، كهنه ، فخريه و شريعتمدار
• آرامگاه هاي شاه طهماسب ، پيراستير ، پير مراد ،مولانا حسن كاشفي و حاج ملاهادي سبزواري ، امامزاده هاي شعيب ، بي بي عليه خاتون ، سيد علي اكبر سلطان حسين ، سيد حسين ، سيد حسين و سيد اسماعيل ، هفت معصوم و يحيي
• مساجد جامع روستاي چشم ، جامع فريومد و پامنار ، بقعه هاي بيلدار باشي ، سيد ناصربن محمد و ابن ابي طيب.
سرخس
سرخس در منتهي اليه شمال شرقي استان خراسان قرار دارند . اب و هواي آن به دليل تاثير پذيري از ريگ زار قره قوم در زمستان ها سرد و تابستان ها گرم و خشك است . قدمت شهر سرخس به زمان ساسانيان مي رسد . در سال 617 هجري قمري و مصادف با حمله مغول به ايران ، سرخس به عنوان سنگر اول حملمه مغول مورد غارت و ويراني قرار گرفت .سرخس در گذشته هاي دور به واسطه مدارس و كتابخانه هاي متعدد شهرت فراوان داشته است . آثار مهم تاريخي و مذهبي شهرستان سرخس عبارتند از :
• غار بزنگان و غار مزدارند
• مقبره لقمان بابا
فردوس
شهرستان فردوس تا تهران 1158 كيلومتر فاصله دارد .اين شهر در جلگه هاي دامنه كوههاي كلات وقاع شده ،كوير نمك در مغرب و در شمال آن كشيده شده و هوايي متغير دارد . فردوس به نام سابقش" تون " در تاريخ معروف است .بناي شهر و وجه تسميه آن به درستي معلوم نيست . اين شهر قبل از اسلام وجود داشته است . فردوس شهري آباد و در حال توسعه است .
فريمان
فريمان در گذشته از بخش هاي شهرستان مشهد بود و از سال 1310 هجري شمسي به بعد با شيوه جديد مهندسي طراحي و ساخته شده است . كارخانه قند آن معروف است .آب و هوای آن سرد و کوهستانیست.
قوچان
شهرستان قوچان تا تهران 807 كيلومتر فاصله دارد . آب و هواي آن به واسطه وجود ارتفاعات هزار مسجد ، آلاداغ و شاه جهان ، در تابستان معتدل و در زمستان سرد است .شهر قوچان در قرون وسطي به نام خبوشان و خوجان معروف بود. در سال 1160 ه .ق ، نادرشاه در "تپه نادر" در نزديكي شهر كشته شد . آثار به جا مانده آن عمدتا به قرن ششم ه . ق تعلق دارند . آثار مهم آن عبارتند از :
• چشمه گرماب قوچاب قوچان و تفرجگاه هاي اطراف شهر
• غارهاي آبله و برده رستم
كاشمر
شهرستان كاشمر تا تهران 926 كيلومتر فاصله دارد . رود شش طراز كه بند تاريخي به نام شاهي بر آن احداث شده است از كنار آن مي گذرد. آب و هواي آن در نواحي شمالي معتدل و در قسمت هاي جلگه اي د رجنوب به علت مجاورت با كوير گرم است .نام قديمي اين شهرستان ، " ترشيز" است .آثار به جا مانده در اين شهر متعلق به قرن هفتم و هشتم هجري است . آثار مهم تاريخي و مذهبي اين شهرستان عبارتند از :
• غار آتشگاه و قلعه آتشگاه
• برج علي آباد ، منار فيروز آباد ، آرامگاه مدرس ، امام زاده سيد حمزه و مرتضي.
كلات
درگذشته جزو شهرستان مشهد بود كه در سالهاي اخير به شهرستان تبديل شده است . معروف ترين اثر تاريخي اين شهرستان مجموعه كلات نادري است .
گناباد
شهرستان گناباد در 1091 كيلومتري تهران و در يك منطقه دشتي واقع شده است . درشته ارتفاعاتي از مغرب به مشرق اين شهرستان كشيده شده و آب و هواي آن نسبت به وضع پستي و بلندي آن عمدتا گرم است .آثار به جا مانده در اين شهر به قرن هفتم هجري تعلق دارند. آثار مهم تاريخي ومذهبي اين شهرستان عبارتند از:
• غار فاس
• آتشكده گناباد
• آرامگاه چغتين گيسور ، بقعه سلطاني ، امامزاده احمد (مزار بيمرغ )
مشهد
شهرستان مشهد در فاصله 909 كيلومتري تهران و در جلگه بين دو رشته كوه بينالود و هزار مسجد واقع شده و آب و هواي معتدل كوهستاني دارد. در سال 202 ه . ق پس از شهادت حضرت رضا (ع) در محلي از توابع طوس به نام "سناباد " كه به همين مناسبت آن جا را مشهد رضا (محل شهادت ) ناميدند ، هسته اصلي شهر مشهد كنوني پديد آمد . شهر طوس در زمره نخستين شهرهايي بود كه در معرض هجوم خانمانسوز مغول قرارگرفت و مانند شهرهاي ديگر خراسان به ويرانه اي بدل شد .
به هرحال تاريخ مشهد كنوني با تاريخ شهر طوس قديمي پيوندي ناگسستني دارد و اين شهر به بركت بارگاه امام رضا(ع) ، يكي از قطب هاي زيارتگاههاي شيعيان جهان به شمار مي رود .آثار مهماين شهرستان عبارتند از:
• درياچه بزنگان ، كيلومتر 130 جاده مشهد – سرخس
• تفرجگاههاي كوه سنگي ،آبشار زیبایاخلمد،طرقبه ، بند گلستان ، شانديز ، روستای توریستی جاغرق ،زشك ، نغندر ، سدكارده و ميامي
• پارك هاي وكيل اباد و ملت
• چشمه هاي گيلاس و گراب
• غارهاي زري ، هندل آباد ، مزدوران ،مغان و كارده
• كاخ خورشيد در كوه سنگي مشهد
• ميل اخنجان و قلعه رباط شرف
• ويرانه هاي شهر قديمي طوس
• مجموعه آثار تاريخي كلات نادري
• آرامگاه هاي فردوسي ،شيخ طبرسي ، خواجه اباصلت ، نادرشاه ، امام محمد غزالي و خواجه مراد راوي و مقبره سلطان غزنوي
• گنبد خشتي مشهد
• مصلي مشهد ، گنبد هارونيه و گنبد سبز
• مدرسه هاي نواب ،سليمان خان ، غياثيه (خارگرد) و ميرزا جعفر
• مساجد گوهر شاد و امام (شاه سابق)
• مجموعه حرم امام رضا (ع) ، بقعه حر عاملي ، امامزاده محمد ، امامزاده يحيي و بقعه خواجه ربيع
نيشابور
شهرستان نيشابور با تهران 768 كيلومتر فاصله دارد . نيشابور در دشت همواري واقع شده است . ارتفاعات بينالود در شمال و ارتفاعات ديگري در جنوب غربي دارد . آب و هواي آن در جلگه معتدل و در نواحي كوهستاني اندكي سرد است .وسعت اين شهر تا حدي بود كه آن را " ام البلاد " مي خواندند .اين شهر يكي از مراكز تمدن و هنر ايران و خراسان است . شاعران و جاده ابريشم قرار داشته است . اثار مهم طبيعي ، تاريخي و مذهبي شهرستان نيشابور عبارتند از :
• چشمه هاي گرماب طاقانكوه و شاهان گرماب
• آتشكده نيشابور
• آرامگاه هاي نظام الملك بكروي ،عمرخيام ، شيخ عطار، فصل بن شاذان و كمال الملك
• مسجد جمعه ،امامزاده هاي سيد ابراهيم و محروق و بقعه قدمگاه
سفر و اقامت
كليه شهرستان هاي اين استان از نظر راه هاي ارتباطي ، مخابرات و سيستم هاي درماني تجهيز شده اند . مسافرت به آنها به راحتي ميسر است و همرواره زائران بي شماري جهت زيارت حرم مطهر امام رضا (ع) به اين استان سفر مي كنند . كليه شهرهاي اين استان داراي امكانات اقامتي مي باشند و با فرهنگ جهانگردي نيز آشنايي كامل دارند . معروفترين سوغاتي اين استان زعفران است .
باخرز • بردسکن • بجستان • تایباد • تربت جام • تربت حیدریه • چناران • جغتای • جوین • خلیلآباد • خواف • خوشاب • درگز • رشتخوار • زاوه • سبزوار • سرخس • فریمان • فیروزه • قوچان • طرقبه و شاندیز • کاشمر • کلات • گناباد • مشهد • مهولات • نیشابور
انابد • باجگیران • باخرز • بار • بایگ • بجستان • بردسکن • بیدخت • تایباد • تربت جام • تربت حیدریه • جغتای • جنگل • چاپشلو • چکنه • چناران • خرو • خلیلآباد • خواف • داورزن • دررود • درگز • دولتآباد • رباط سنگ • رشتخوار • رضویه • رودآب • ریوش • سبزوار • سرخس • سلامی • سلطانآباد • سنگان • شادمهر • شاندیز • ششتمد • شهرآباد • صالحآباد • طرقبه • عشقآباد • فرهادگرد • فریمان • فیروزه • فیضآباد • قاسمآباد • قدمگاه • قلندرآباد • قوچان • کاخک • کاریز • کاشمر • کدکن • کلات •کندر • گناباد • لطفآباد • مشهد • مشهد ریزه • ملکآباد • نشتیفان • نصرآباد • نقاب • نوخندان • نیشابور • نیلشهر • همتآباد
آبشار اخلمد • آبشار رودمعجن • آتشکده آذربرزینمهر • آرامگاه عطار نیشابوری • آرامگاه عمر خیام • آرامگاه فردوسی • آرامگاه کمالالملک • آرامگاه لقمان • آرامگاه نادرشاه • آستان قدس رضوی • بارگاه امام رضا • برج علیآباد • بند نادری • بند گلستان • دریاچه بزنگان • دهکده چوبین نیشابور • دیزباد • رباط شرف • سد دوستی • غار مغان • کوهسنگی • مزار شیخ احمد جامی • مسجد گوهرشاد • موزه قوچان • میل اخنگان
************************
منبع:http://fa.wikipedia.org
__________________
تعداد صفحات : 2
خدایا من برگشتم کمکم کن که بمونم منو تو بغلت بگیر و رهام نکن. و ..... تنهام نذار دوستت دارم تا هميشه اي باقي